کانون چهارسو این وبلاگ برای اطلاع رسانی اخبار و فعالیت های کانون چهار سو و ارائه مطالب آموزشی ایجاد شده است
| ||
گردشگری گروهی بینالمللیسرعت زیاد قطار به معنی قابلیت توسعه صنعت گردشگری در عرصهبینالمللی بود. میتوان سفرهای دریایی آسان را هم به آن اضافه کرد. تا سال 1901 تعداد افرادی که از کانال انگلیس به طرف فرانسه یا بلژیک میرفتند به نیم میلیون نفر در سال رسید. شرکتهای کشتیرانی نگران کابینهای خالی کشتیهایشان بودند. مثلاً شرکت ناوبری پنینسولار و اورینتال استیم دریافت که عمده مسافران آنان به هندوستان و خاور دور در ماه مارس، سوار کشتی میشوند. متعاقباً ترتیبی دادند تا مردم ایام تعطیل را با رغبت بیشتری در مسیر دریایی لندن به لیبسون و جیبرالتار بگذرانند. دیگر شرکتها نیز کشتیهای قدیمی خود را در مسیر گشتهای تابستانی قرار دادند. اما عصر واقعی مسافرتهای جمعی و گروهی بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم با مسافرتهای هوایی، رشد بیشتری یافت. در دوران پس از جنگ، بخش عمده هواپیماهای ترابری مثل داگلاس داکوتا که از اعتماد و قابلیت بالایی برخوردار بود با همراهی خلبانان نظامی به کار حمل و نقل مسافر پرداختند. و به صورت پروازهای چارتر وارد عمل شدند. متخصصین گردشگری هم برای پروازهای اروپایی مثل پاریس و اوستند از آنها استفاده میکردند. ولادیمیر رایتس روش نوینی را برای گردشگری در 20 می 1950 در شرکت جدید التاسیس افق، یا هورایزن ابداع کرد و طی آن سفر دوهفتهای به کالوی را طراحی نمود. سفر با این تور اختصاصی برای هر نفر 32 پوند و 10 سنت بود. مسافران میتوانستند در چادرهای سفر بخوابند و دو وعده غذا و شراب محلی بخورند. چنین سفری برای مردم جنگ دیده جنگ جهانی دوم بسیار روحیهبخش بود. ظرف مدت 10 سال شرکت وی گردشگری گروهی را شروع کرده بود و مقاصد پالما دومایورکا (1952)، لوردس (1953)، کوستا براوا (1954)، آلگیرو (1954)، دمینورکا (1955)، پورتو (1956)، کازابلانکا (1957) و کاستا دلسول (1959) را پوشش میداد. اما این تورها با خطوط هواپیمایی ارزان و به وسیله پکیجهای گردشگری بینالمللی انجام میشدند. معرفی سیستم قانونمند خطوط هواپیمایی پس از جنگ نیز از عوامل موثر در توسعه صنعت گردشگری بود. موافقتنامههای دو جانبه سبب تثبیت قیمت بلیت هواپیماها میشد و همین امر صندلیهای خالی هواپیما را به حداقل میرسانید. به ویژه این که خرید یکجای انبوه بلیطها توسط تورهای جمعی متضمن سود اقتصادی این خطوط بود و بدینسان اساس تورهای گروهی نوین بنا نهاده شد. این پیشرفتها با افزایش جدی کیفیت استانداردهای زندگی در بریتانیا همراه شدند. و در اواخر دهه 1950 بود که هارولد مکمیلان جرأت کرد مدعی شود «هرگز چنین تجربه خوبی نداشتهاید». همچنین در اواخر این دهه تحول چشمگیر دیگری حادث شد. افت ارزش پزوتا سبب شد که اسپانیا مقصد خوبی برای گردشگران شود. ارزانی نرخ اسکان، گردشگران زیادی را جذب کرد. توریسم گروهی در این ایام به شدت رونق گرفته بود و میدان آنها در پی افزایش فرصتهای گردشگری و کاهش نرخها در کشورهای دیگری بودند که استاندارد زندگی در آنها پایینتر باشد. اما نقاط فقیر دنیا که در آن ایام شاهد جذب گردشگر بودند با رشد استانداردهای زندگی مواجه شدند و از قبل توریسم سود سرشاری کسب کردند. اسپانیا و جزایر بالریک از مقاصد اصلی توریسم شدند و در دهه 1980 توسعه در آنها به اوج خود رسید. در عین حال متولیان صنعت توریسم در بریتانیا آنگارو را در پرتغال بنا کردند. جستجوی بی وقفه برای یافتن مقاصد جدید و ارزانتر سبب شد این صنعت به جزایر یونان، ایتالیا، تونس، مراکش، بخشهایی از سواحل ترکیه و اخیراً کراوسی کشیده شود. امروزه برای کارگرانی که در لندن زندگی میکنند دسترسی به ونیز به مراتب سادهتر از دسترسی به برایتون در 100 سال قبل است. این تحولات سبب شد تا از دهه 1970 به بعد سواحل بریتانیا از رونق بیافتند. برخی از این نواحی ساحلی مثل نیوبرایتون کلاً از بین رفتند. برخی دیگر هم دوباره خود را احیا کردند و امروزه شاهد سفرهای روزمره و حضور گردشگران در ایام تعطیل آخر هفته هستند
[ یکشنبه 92/8/19 ] [ 3:54 عصر ] [ مارال ترکمن ]
[ نظرات () ]
گردشگری انبوه
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |